خاطرات بارداری - هفته سی و نهم
سلام دختر گلم سلام عزیزم سلام تمام عمرم. مامان جون کم کم داریم به اومدنت نزدیک می شیم مامان دیگه از اول هفته نمی ریم سر کار و خونه هستیم مرخصی گرفتم تا زمان زایمان که هم تو راحت باش و اذیت نشی هم خودم بیشتر استراحت کنم . در ضمن چون راه اداره هم طولانیه ترسیدم توی ادراه یا توی راه خدای نکرده مشکلی پیش بیاد پس بهتر بود که خونه بمونیم. عزیزم 2 هفته پیش عروسی عمت بود خوب بود تو هم زیاد اذیت نکردی تخت و کمدت رو هم آوردن اتاقت رو هم چیدیم خیلی قشنگ شده عکس هم گرفتم که تو پست بعدی می ذارم تا وقتی بزرگ شدی ببینی. امیدوارم همشون رو دوست داشته باشی. فردا برای آخرین بار می خواهم برم سونوگرافی تا دکتر وضعیتت رو کامل ببینه ایشالله که راحت به دنیا بیایی ه...
نویسنده :
مامی
13:56