سوینسوین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

سوین، ستاره آسمون عشق مامان وبابا

خاطرات بارداری - هفته شانزدهم

1391/3/9 12:32
نویسنده : مامی
1,059 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم سلام دختر قشنگم. از امروز که دیگه برات می نویسمم دخترم صدات می کنم. آخه مامان جون 2 روز پیش رفتم سونوگرافی آقای دکتر گفت که باید منتظر یه شاهزاده خانم نانازی باشیم. نمی دونی چقدر خوشحال شدم وقتی صدای قلب کوچیکتو شنیدم و که تند تند می زد، انگار همه دنیا رو بهم دادن، تازه همه جاتم دیدم. دستهای قشنگ و نازت که امیدوارم بتونی باهاشون بهترین چیزها را بدست بیاری، پاهای ناز توپولی تو که دلم می خواهد باهاشون محکمترین قدم ها را به سوی موفقیت برداری، صورت خوشگلت، قلب کوچیکت که امیدوارم همیشه جایگاه خوشی و شادی و کامیابی و عشق واقعی باشه. خلاصه خیلی از دیدنت تو لونه کوچیکت کیف کردم. همش لحظه شماری می کنم که کی می تونم تکونهای قشنگتو احساس کنم. لگدهایی که به من میزنی تا من هرچه بیشتر وجودتو و سلامتتو احساس کنم. دختر قشنگم خیلی مواظب خودت باش، خوب رشد کن تا وقتی می آیی تو بغلم سالم ترین و نازترین دختر توی دنیا باشی. 

بعد از سونوگرافی هم رفتم آزمایشگاه برای آزمایش غربالگری تا از سلامتت مطمئن مطمئن بشم. بابایی هم از شنیدن خبر دختر بودنت خیلی خوشحال شد و خدا رو خیلی خیلی شکر می کنیم که فرشته کوچولو را به ما هدیه داد.

دختر گلم عاشقونه منتظر دیدنت و بغلت کردنت هستیم

عزیزم ما می خواهیم خونمونو عوض کنیم و بریم تو ساختمون مامانی و باباجی  (مامان و بابای خودم) بشینیم. فکر کنم اینطوری هم برای من هم برای تو خیلی خوب باشه و وقتی  من می خوام برم سر کار تو رو راحت تر پیش مامانی و خاله ها بگذارم. مامانی و باباجی و خاله ها 4 روز بود که رفته بودند مسافرت کیش وقتی بهشون خبر دادم که تو دختری خیلی خوشحال شدن و کلی برات سوغاتی و لباس و عروسک اوردن وقتی بدنیا اومدی همه رو بهت نشون میدم تا ببینی چقدر دوستت دارن چند تا از عکسهاشونم اینجا برات می گذارم.

منتظرتم عزیزم زود زود بزرگ شو

 

 

سوغاتی کیش

 

 

سوغاتی کیش

 

 

سوغاتی کیش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)