سوینسوین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

سوین، ستاره آسمون عشق مامان وبابا

1
2

3 خاطرات بارداری - هفته دوازدهم

1391/2/10 15:37
نویسنده : مامی
206 بازدید
اشتراک گذاری

مامان جون هفته پیش تو اولین سفرت رو رفتی البته توی دل من که خونه کوچولوته. خیلی خوش گذشت سعی کردم استراحت کنم تا حالم خوب بشه. ولی مامانی تو اصلا نمی ذاری من شبها خوب بخوابم قربونت بشم. خواهش می کنم یک کم شیطونی هات روکم کن تا منم استراحت کنم.

عزیزم از همین الان می خوام ازت خواهش کنم وقتی پا تو این دنیای بی رحم گذاشتی نترسی، دنیا بالا و پایین داره ولی تو خوب باش، هیچ وقت هیچ کسی رو ناراحت نکن، دل هیچ کس رو نشکون، به هیچ کسی بی احترامی نکن و اجازه هم نده کسی بهت بی احترامی کنه. عزیزم به همه آدمها احترام بگذار همه برای خودشون شخصیت دارن همیشه صادق باش ولی حواست به مردم باشه . گول نخور فقط مهربون مهربون مهربون باش. مامان جون بعد از این بابایی و تو مهمترین و بهترین انگیزه من برای زندگی هستید امیدوارم بتونیم همیشه بهترینها رو برات فراهم کنم . تو همیشه تو قلب ما هستی. قلبقلبقلب

راستی برات یه چیزهایی از شمال خریدم چون نمی دونم دختری یا پسر رنگاشون خنثی است

 

اولین لباس

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)